پس از اینکه یک مامور حرفه‌ای در در زمانی نامناسب از دنیا می‌رود، سازمانی که او برایشان کار می‌کرد، مجبور می‌شوند از طریق تزریق خاطرات او به یک زندانیِ خطرناک، به دنبال رسیدن به هدفشان باشند و موضوع مهمی را کشف کنند امّا...

در دوران رقابت فضایی بین آمریکا و شوروی، سه زن سیاهپوست به عضویت ناسا در می‌آیند امّا به دلیل رنگ پوستشان با رفتارهای ناشایستی مواجه می‌شوند. آنها تسلیم نمی‌شوند و با استعداد بالای خود تاثیر زیادی روی دیگران می‌گذارند و...

"جک رایان" به عنوان مامور تجسس تازه کار «سی.آی.ای» نقشه‌ای را که روسی‌ها به او داده اند را اجرا می‌کند که با یک حمله‌ی تروریستی اقتصاد آمریکا را درهم بکوبد.

این فیلم بر روی سگی به نام «انزو» تمرکز دارد که زندگی خود را با درس‌هایی که از مالک انسان خود یاد گرفته است، تطبیق می‌دهد. مالک او که دیوید نام دارد، راننده فرمول یک است و ماجراهای جالبی را پشت سر می‌گذارد...

دو افسر پلیس از بازنشستگی بیرون آمده‌اند تا بانی و کلاید بدنام را دستگیر کنند امّا...

داستان واقعی زنی به نام «مالی بلوم» که بزرگترین قماربازی‌های اختصاصی را مدیریت می‌کرد و به ثروتی عظیم دست یافته بود. او با هوش بالا و توانایی‌های منحصربفردش در امور مختلفی فعالیت داشت و شرط‌بندی‌های بزرگی را در زمینه‌های گوناگون اداره می‌کرد که همین امر باعث می‌شود توجه FBI به او جلب شود...

پزشکی به نام «جو دارو» (کاستنر)، عزادار مرگ همسرش، «امیلی» (تامپسن) است که در امریکای جنوبی کمک های پزشکی مردم نیازمند را تأمین می کرده و در تصادف اتوبوسی درگذشته است. موقع سرکشی به بخش اطفال «جو» احساس می کند که «امیلی» از تجربه ی بین مرگ و زندگی بیماران علاج ناپذیرش استفاده می کند تا با او ارتباط برقرار کند...

کوین کاستنر در نقش یک سرباز آمریکایی بعد از شرکت در جنگ و نشان دادن شجاعت خود جایی را برای سکونت دور از مردم انتخاب می‌کند، به مرور زمان با سرخ‌پوست‌ها ارتباط برقرار می‌کند و عامل این ارتباط هم زنی سفیدپوست است که چند سرخ ‌پوست خشن در زمان کودکی پدر و مادرش را به قتل رساندند و حال وضعیت روانی مناسبی ندارد.

داستان فيلم در سال ۱۸۸۸ می گذرد که در آن زمان سرخپوستها از زمين هايشان رانده شده اند و در اين دوران چرای حيوانات در سراسر کشور امری قانونی است. باس (رابرت دووال) و چارلی (کوين کاستنر) آدمهای چندان درستکاری نيستند و گذشته ای تيره و تار دارند. باس يک گله دار سرسخت است که آسيب پذيری درونش را پنهان می کند و آرزوی يک زندگی امن و آرام را دارد. چارلی مدت ده سال است که با باس همراه می باشد و از نظر او، باس نه تنها رئیس او بلکه الگويش نيز هست. باس و چارلی بهمراه دو کارگر حيوانات خود را می چرانند تا اينکه يکروز به شهر تازه ای می رسند که توسط مزرعه دار ثروتمند و بی وجدانی به اسم دنتون اداره می شود. دنتون با کمک يک مارشال فاسد محلی کنترل شهر و املاک آنرا در دست دارد و اصلاً دوست ندارد که چراگاهش از سوی گله باس چريده شوند. بهمين سبب به اتفاق مارشال توطئه ای را ترتيب می دهد تا باس و اعضای گروهش کشته شوند و در اين توطئه يکی از کارگران آنها کشته شده و ديگری زخمی می شود و چارلی و باس با ياری گرفتن از يکی از اهالی محلی برای گرفتن انتقام به اردوی دنتون حمله می کنند.

اکتبر سال 1962. يک هواپيماي جاسوسي امريکا در آسمان کوبا به پرواز در مي آيد و عکس هايي از محل استقرار موشک هاي دوربرد اتمي اتحاد شوروي در آن کشور مي گيرد. به اين ترتيب تعارض ميان امريکا و شوروي بالا مي گيرد و جهان در آستانه ي يک جنگ ديگر قرار مي گيرد...