TvPedia

در آینده‌ای نزدیک، جرم و جنایت در کشور آفریقای جنوبی بسیار زیاد شده در شهر یوهانزبورگ آفریقای جنوبی یک شرکت سازنده تسلیحات نظامی به نام «تتراوال» روبات‌هایی می‌سازد که واحد روباتیک پلیس را شکل میدهند، در نتیجه آمار جرم و جنایت به کمک این رباتها بسیار پایین می‌آید. برنامه نویس ارشد شرکت به نام «دئون ویلسون» هوش مصنوعی توسعه می‌دهد که خودآگاهی دارد و میتواند مانند یک کودک به سرعت آموزش دیده و رشد کند، البته بسیار سریعتر و باهوش‌تر از کودک انسان. رئیس شرکت با دانلود این برنامه در روبات‌ها مخالفت میکند اما او پنهانی یکی از روباتها را به خانه میبرد تا برنامه هوش مصنوعی خودآگاه را در مغز روبات دانلود کند. در بین راه او و روبات توسط سارقین ربوده میشود. سارقین او را وادار میکنند تا روبات را آماده سازی کرده و به آنها تحویل دهد . این روبات «چپی» نامیده میشود.

داستان یک خانه که کودکان عجیب و غریبی در آن ساکت هستند و هر کدام توانایی ویژه‌ای دارند. مسئول این خانه دوشیزه «پرگرین» است که خود نیز توانایی‌های خاصی دارد. هنگامی که پسری به نام «جِیک» به این خانه می‌رود اتفاقات غیرمنتظره‌ای شروع به رخ دادن می‌کند و...

یک مهمان غریبه به دیدن خانواده ثروتمندی می رود.او خدمتکار آنها,پسرشان,مادر و دختر و در نهایت پدر خانواده را قبل از ترک خود اغوا می کند.بعد از رفتن او هیچ یک از آنها نمی توانند مانند سابق زندگی کنند.آن غریبه چه کسی بود؟آیا می تواند خدا باشد؟

فیلم در ایالتی اشغال‌شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال ۱۹۴۴ می‌گذرد. فیلم به تقلید از کمدی الهی دانته به چهار بخش ورودی جهنم، محفل هوس، محفل مدفوع و محفل خون تقسیم شده‌است.

مدیرکل یک مجموعه که همه به به او اعتقاد دارند، در یک روز عجیب و سخت به چالش کشیده می شود.

داستان مردی که قصد دارد بدون کار کردن پولدار شود و به همین دلیل با یک پیرزن ازدواج می‌کند! او به هدفش می‌رسد و زندگی خوبی دارد اما 25 سال بعد زنش او را از خانه بیرون می‌کند. حال قصد دارد دل پیرزنی دیگر را بدست آورد اما مثل گذشته سرحال و خوشتیپ نیست و...

داستان در ۱۸۲۵ میلادی رخ می‌دهد جایی که یک زن جوان ایرلندی به نام «کلیر» شاهد قتل وحشیانه خانواده‌اش توسط یک افسر بریتانیایی می‌شود. کلیر که از اجرای عدالت ناامید است، به ناچار خودش برای انتقام دست به کار می‌شود...

داستان دختر جوان و زیبایی به نام «ادیث» که پس از مرگ پدرش بر خلاف وصیت او با یک نجیب‌زاده ازدواج می‌کند و همراه او به خانه‌ای مرموز و دور افتاده می‌رود که خواهر همسرش نیز در آنجا ساکن است. اتفاقات عجیب این خانه باعث می‌شود ادیث به سراغ کشف راز آن وقایع برود که نتیجه خوبی را در پی ندارد...

«سایمون» یک راز را از همه دوستان و اعضای خانواده‌اش پنهان کرده است و کسی درباره گرایش او چیزی نمی‌داند. هنگامی که در موقعیت احساسی دشواری قرار می‌گیرد مجبور می‌شود در برابر همه سختی‌ها ایستادگی کند و...

دو زن به نام‌های «امیلی» و «استفانی» که پسرانشان به یک مهد کودک می‌روند با هم آشنا می‌شوند و علی‌رغم زندگی متفاوتشان دوستی عمیقی بین آنها شکل می‌گیرد. یک روز استفانی به طرز مشکوکی مفقود می‌شود و امیلی تلاش می‌کند تا او را پیدا کند اما به مرور رازهای جالبی برملا می‌شود و اتفاقات غیرمنتظره‌ای رخ می‌دهد...